آیا چیز درستی برای خلق ارزش در سازمان می سازید؟ از کجا می دانید؟

اگر مرتباً این دو سؤال را نمی‌پرسید، ممکن است بعد ارزش محصول را از دست داده باشید.

محصول، هدف کاری است که شما انجام می دهید. به همین دلیل است که شما یک تیم تشکیل داده اید. بنابراین، شما باید بر درک و رشد ارزش محصول تمرکز کنید.

مرحله 1: تقویت ذهنیت محصول (بجای ذهنیت پروژه)

ذهنیت محصول در مورد تمرکز بر ایجاد نتایج (Outcome) ارزشمند است.

اگر در حال ساختن چیزهایی هستید که مردم نمی خواهند یا استفاده نمی کنند، Output مهم نیست.

افرادی که با مدیریت پروژه (PMP) آشنا هستند می دانند که معیار موفقیت معمولاً بر اساس مثلث آهنین است: Scope, Budget, Time.

اسکرام برای ارائه ارزش بیشتر به دفعات بیشتر استفاده می شود.

در حالی که بودجه‌ بندی و برنامه‌ ها برای رسیدن به اهداف دنبال می شوند، شما باید اطمینان داشته باشید که آیا واقعا چیز درستی را می سازید؟ مراحل بعدی جزئیات نحوه انجام این کار را ارائه می دهد. با این حال، شما همیشه باید روی پرورش ذهنیت محصول کار کنید. فراموش نکنید که برگشتن به طرز فکر قدیمی بسیار آسان است، مخصوصا زمانی که تحت فشار قرار می گیرید.

وقتی که در مورد “وضعیت پروژه” صحبت می شود، به طرز فکری که دیالوگ ها را هدایت می کند گوش دهید. اگر دیدید که در مورد درصد پیشرفت یا وضعیت قرمز/زرد/سبز صحبت می شود، با پرسیدن سوالات زیر می توانید تمرکز ها را بر ذهنیت محصول بیاورید:

• چطور از مفروضات مربوط به نیازهای کاربر/ تقاضای بازار مطمئن می شویم؟
• در مورد ارزش چه چیزی یاد می گیریم؟ این درس آموخته ها چگونه تصمیمات مربوط به محصول را هدایت می کند؟
• از زمانی که این “کار” را شروع کردیم، چه چیزی در مورد کاربران/ رقبای ما تغییر کرده است؟

مالک محصول نقش مهمی در پرورش این طرز فکر محصول در تیم اسکرام و سازمان دارد.

مرحله 2: یک Big Picture ترسیم کنید.

از آنجایی که شما به صورت مکرر و تدریجی در حال برآورده کردن نیاز های کاربر هستید، داشتن یک ایده واضح در مورد Big Picture از آنچه که برای آن کار می کنید و چرایی آن ضروری است. ترسیم این تصویر به شما کمک می کند تا متوجه شوید در گذر زمان در مسیر هستید یا نیاز به تغییر مسیر و رویکرد دارید.

تکنیک های زیادی برای کمک به روشن شدن آنچه محصول در تلاش برای دستیابی است (چشم انداز محصول) و مدل کسب و کار پشت آن وجود دارد. چشم انداز محصول نشان می دهد که شما می خواهید این محصول چه چیزی باشد و برای چه کسی باشد و با مشتری هدف در مورد ارزش اصلی پیشنهادی ارائه شده به آن مشتری صحبت می کند.

Big Picture تعیین کننده ارزش های شما نیز هست و در آن بعضی از ویژگی ها و عملکردهای مورد نظر وجود دارد. به منظور تصمیم گیری در مورد اینکه چه چیزی با ارزش تر یا کم ارزش تر است، باید مهم ترین جنبه های ارزش محصول را تعریف کنید و متوجه شوید که آیا به ارزش مورد نظر رسیده اید.

البته که ارزش ها خیلی به زمینه کار شما بستگی دارد، برای مثال نمونه هایی از انواع ارزش به شرح زیر است.

اهداف تجاری (به عنوان مثال نرخ تبدیل مشتری)

سود/درآمد (به عنوان مثال درآمد به ازای هر مشتری، مشتریان تکراری)

صرفه جویی در هزینه (به عنوان مثال هزینه جذب مشتری، هزینه / مشتری)

رشد مشتری/کاربر (به عنوان مثال مشتریان جدید، سهم بازار، مشتریانی که از آخرین نسخه استفاده می کنند)

استفاده از ویژگی (به عنوان مثال مشتریانی که از یک ویژگی استفاده می کنند، زمان صرف شده برای استفاده از ویژگی)

حالا که تعریفی از ارزش های محصول دارید و نحوه اندازه گیری آنها را می دانید، می توانید دقیق تر صحبت کنید.

مرحله 3: نمایان کردن ارزش ها

راه حل مشکلات پیچیده در حین انجام کار ظاهر می شود (نه فقط با تجزیه و تحلیل و صحبت در مورد کار). می توانید یاد بگیرید که فرضیات اشتباه بودند. می توانید ببینید که بازار یا حتی مدل کسب و کار تغییر کرده است.

بنابراین باید در هنگام ساختن محصول، ارزش را نمایان کنید. بک لاگ محصول نشان دهنده چیزی است که قصد دارید بسازید و ترتیبی که قصد دارید آن را بسازید. 3 چیز وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کنید تا از طریق فرآیند اصلاح بک لاگ محصول خود، ارزش ها را به صورت فعالانه نمایان کنید.

• موارد را به تکه های کوچکتر بشکنید
• درک همسویی ارزش
• کلیات را ببینید / جزئیات را ببینید

برای انعطاف بیشتر در سرعت ارائه ارزش، موارد را به تکه های کوچکتر بشکنید.

هنگامی که چشم انداز ایجاد شد، چند رویکرد عملی برای ایجاد سطح بعدی از جزئیات وجود دارد. می توانید با شناسایی نتایج یا اهداف کلیدی کسب و کار در مسیر چشم انداز شروع کنید. سپس می‌توانید ویژگی‌ها، عملکردها یا قابلیت‌های کلیدی را که انتظار می‌رود آن نتایج دلخواه را ارائه دهند، شناسایی کنید.

هر چه موارد را کوچکتر کنید، انعطاف پذیری بیشتری خواهید داشت و سریعتر می توانید ارزش را ارائه دهید و مفروضات را تأیید کنید. روش‌ها و مفاهیم مکمل زیادی وجود دارد که به شما کمک می‌کند روی قطعات کوچک‌تر تمرکز کنید (مانند Story Mapping). هنگامی که به «سطح متوسط» رسیدید، الگوهایی را برای تقسیم آیتم های بک لاگ محصول (PBI) حتی بیشتر در نظر بگیرید.

و به یاد داشته باشید که لازم نیست همه چیز را از قبل به اجزای کوچکتر بشکنید. بک لاگ محصول شما در طول زمان پدیدار می شود و شما آن را بر اساس آنچه یاد می گیرید با ساختن محصول به صورت تکراری و تدریجی تطبیق خواهید داد.

درک درستی از همسویی ارزش … برای ارائه ارزش بیشتر ایجاد کنید.

راه دیگر برای ایجاد تمرکز بر ارزش در بک لاگ محصول، شناسایی نتایج مورد نظر است. در بسیاری از مواقع PBI ها، ویژگی ها و عملکردهای مورد نظر را بیان می کنند. اما چه می‌شود اگر این را تغییر دهیم تا بیشتر روی نتایج مورد نظر برای ویژگی یا عملکرد تمرکز کنیم.

تکنیک‌های زیادی برای تمرکز PBI بر ارزش وجود دارد، از جمله داستان‌های کاربر (اگر از آنها به خوبی استفاده کنید)، توسعه مبتنی بر فرضیه و آزمون‌های A/B. شما همچنین می توانید به سادگی ارزش را به عنوان ویژگی در بک لاگ محصول خود برای هر PBI ثبت کنید.

بزرگنمایی و کوچک نمایی مکرر… تا مطمئن شوید که هنوز در مسیر تحویل ارزش هستید.

در حین بازرسی و تطبیق، باید «Zoom out» کنید تا ببینید چه چیزی متفاوت است، سپس دوباره «Zoom in» کنید تا ببینید اکنون چه چیزی متفاوت است و چگونه ممکن است نیاز به تطبیق داشته باشید. با اینکار شما درس آموخته هایی خواهید داشت و آن یادگیری را همانطور که مسیر پیش روی شما باز می‌شود، اعمال می‌کنید. تعداد دفعات بزرگنمایی/کوچک نمایی شما به محصول شما، میزان تکرار مفروضات موجود در بازار و میزان تغییراتی که در تجارت و بازار خود تجربه می کنید بستگی دارد.

توجه: از مالکان محصول انتظار نمی رود که به تنهایی تعیین کنند چه چیزی ارزشمند است. همچنین از آنها انتظار نمی رود که بهترین راه را برای شکستن ارزش به قطعات کوچکتر و واضح تر و ثبت کامل آن به صورت مکتوب برای درک همگان بدانند. به همین دلیل است که مالکان محصول باید از تکنیک‌ها و مهارت‌هایی استفاده کنند که دیگران را درگیر کنند تا در فرآیند اصلاح بک لاگ محصول همکاری کنند.

مرحله 4: تأییده ارزش واقعی را بگیرید.

اکنون تکه های ساخته شده محصول را در جای خود دارید، می توانید ارزش واقعی را اندازه گیری کنید.

ارزش تا زمانی که توسط بازار تایید نشود، فقط یک فرض است.

برای دریافت دقیق ترین تصویر از ارزش واقعی تحویل داده شده، باید آن را Release کنید. به دنبال داده های تجربی برای ایجاد شفافیت مورد نیاز برای تصمیم گیری آگاهانه باشید.

اختلاف ارزش تحقق یافته در مقابل مقدار مورد نظر چقدر است؟ چگونه این داده های تجربی را به شیوه ای موثر جمع آوری می کنید؟

تیم های توسعه اغلب می توانند به ارائه راه هایی برای جمع آوری داده در محصول کمک کنند. همانطور که یک محصول در سایز و پیچیدگی رشد می کند، باید فرآیندها و ابزارهای خود را برای جمع آوری این داده های تجربی رشد دهید.

هنگامی که داده ها را در اختیار دارید، می توانید روندها را تجزیه و تحلیل کنید. به یاد داشته باشید که یک نقطه داده در زمان چیز زیادی به شما نمی گوید. روندها (مجموع داده های جمع آوری شده) مهم هستند. و شما به چندین نوع داده نیاز دارید، زیرا یک نوع داده همه واقعیت را به شما نمی گوید، اغلب عوامل زیادی (برخی خارج از کنترل شما) وجود دارند که می توانند بر استفاده از محصول شما تأثیر بگذارند.

همانطور که در حال تجزیه و تحلیل روندهای ارزش هستید، در نظر بگیرید که چه تغییراتی ایجاد کرده اید و چه زمانی و چگونه ممکن است بر ارزش تأثیر بگذارد. در نظر بگیرید که چه عواملی خارج از کنترل شما هستند (به عنوان مثال، یک ضد تبلیغ می تواند بر تصمیمات کاربر تأثیر بگذارد، حتی اگر ویژگی های جدیدی را که انتظار داشتید فروش را افزایش دهید، اجرا کرده اید).

معیارهای ارزش واقعی را شفاف کنید. نظرات ذینفعان را دریافت کنید و اینکه چگونه فکر می کنند این داده ها می توانند به تطبیق کمک کند. Sprint Review یک فرصت عالی برای انجام این کار است.

خلاصه

آیا چیزی درست، برای ایجاد ارزش در سازمان می سازید؟ چطور مطمئنید؟

تجربه گرایی شما را در برخورد با این سوالات دشوار ارزش محصول راهنمایی می کند. شما باید در مورد ارزش هایتان شفافیت داشته باشید و مکررآ ارزش واقعی را بررسی کنید تا بتوانید در صورت نیاز تطبیق دهید. درست مانند پیچیدگی و غیرقابل پیش بینی بودن ذاتی در ساخت یک محصول کارآمد، پیچیدگی و غیرقابل پیش بینی بودن در تشخیص اینکه چه چیزی بسازیم وجود دارد. شما با انجام دادن و تصمیم گیری بر اساس آنچه شناخته شده است، یاد خواهید گرفت.

اسکرام به این معنی نیست که چقدر چیزی می سازیم. اسکرام درباره میزان ارزشی است که می توانیم از طریق تحویل مکرر محصول قابل انتشار برای سازمان ایجاد کنیم.

مترجم: امیر دوراندیش

منبع: https://www.agilesocks.com/scrum-mastery-4-steps-optimize-product-value/